مد در 2050: از جایی که رها کردیم یا از نو شروع کنیم؟ (2024-25)

 

 

مجله بنیادی

 

تغییرات تکنولوژیک به صورت موجی به وجود می آیند. این چیزی است که همه ما به طور شهودی درک می کنیم، زیرا عادت کرده ایم که برای ما و اطرافمان اتفاق بیفتد. در مخابرات از 1G به 5G رسیدیم. در حمل و نقل، ما از انرژی مکانیکی، فسیلی و اکنون الکتریکی حرکت کردیم. سیستم‌های پولی ما از مبادله پایاپای به اشکالی مانند کارت‌های تجاری، طلا، پول کاغذی و اکنون ارزهای دیجیتال تبدیل شدند. هزاران نمونه از این دست وجود دارد.

 

حتی اگر تفاوت بین اوضاع و احوال و چگونگی آنها در گذشته بسیار زیاد باشد، دگرگونی اغلب به صورت تدریجی اتفاق می‌افتد، تا زمانی که کوچک‌نمایی کنیم و پیشرفتی را که انجام داده‌ایم متوجه شویم.

 

با این حال، هر چند وقت یکبار، یک فناوری پیشرفت ظاهر می شود که آنقدر انقلابی است که یک پارادایم کاملاً جدید را تسریع می کند و ما را به روشی نه تنها قابل درک، بلکه بسیار برجسته به جلو می برد. این نوع از چارچوب های جدید به سادگی به صورت تدریجی بر روی آنچه که قبلاً ارائه شد ساخته نمی شوند. در عوض، آنها روشی دگرگون‌کننده برای بازاندیشی مشکلات قدیمی معرفی می‌کنند، درها را به روی راه‌حل‌هایی می‌گشایند که قبلاً غیرقابل تصور بودند، و فرصت‌های جدیدی را به وجود می‌آورند که پیش از این تصور کردنشان - حداقل با هر درجه‌ای از عملی بودن - غیرممکن بود.

 

این نوع نوآوری ها رویدادهای قو سیاه هستند که با ضرب المثل مطابقت دارند: "دهه ها هستند که سال ها اتفاق می افتد و سال هایی که دهه ها اتفاق می افتد". فکر نمی‌کنم اغراق‌آمیز باشد که بگوییم سال‌های 2022 و 2023 نمونه‌هایی از دومی بودند.

 

من فکر می‌کنم ظهور هوش مصنوعی مولد (و بسیاری موافق هستند)، نشان‌دهنده چنین تغییر محوری است. در اواخر سال 2022 در جلوی ذهن مردم قرار گرفت و به صنایع پیشرفته ادامه داد، درک ما از "کار" و خیلی چیزهای دیگر در طول 18 ماه پس از آن، مدل‌های مولد هوش مصنوعی که از طریق برنامه‌های کاربردی رو به رو کاربر مانند ChatGPT و Midjourney تجربه شده‌اند. اساساً نحوه تفکر ما را نه فقط در مورد وظایف بالاتر بلکه برخی از ارکان اساسی جامعه تغییر می دهد.

 

و دنیای مد نیز مستثنی نیست.

 

به عنوان کارآفرینان، طراحان و طراحان روند، پتانسیل مخرب این فناوری ما را وادار می‌کند تا وضعیت کنونی امور را زیر سوال ببریم و از خود بپرسیم که اگر از نو شروع کنیم و از فناوری پیشرفته موجود امروزی استفاده کنیم، جهان چگونه خواهد بود. فرآیندها، پویایی صنعت و اقتصاد ما چقدر متفاوت خواهد بود؟ آیا محصولات ما بهتر هستند یا بدتر؟ بیشتر انسان یا کمتر؟

 

اگر آن را با هوش مصنوعی بسازیم، مد چگونه به نظر می رسد؟

 

آیا پس از چند آزمایش اولیه، به مواردی از استفاده نسبتاً معمولی رضایت می‌دهیم و نوآوری فزاینده‌ای به دست می‌آوریم، یا اینکه صنعت دوباره تصور شده، صنعتی متحول می‌شود و ما را وادار می‌کند تا در مورد چیزهایی که از قبل به عنوان حقایق سخت در مورد مد فکر می‌کردیم تجدید نظر کنیم. ?

 

چالش های اصلی برندها

ابتدا، اجازه دهید این سوال را بپرسیم: بزرگترین چالش‌هایی که امروزه برندها با آن مواجه هستند چیست؟

 

زنجیره ارزش برند در عین حال پیچیده و ساده است. از این جهت پیچیده است که شامل تعداد زیادی از احزاب مختلف است – که هر کدام مشوق های خاص خود را دارند. از این جهت ساده است که این چارچوب، بر اساس اکثر معیارها، در 500 سال گذشته بدون تغییر بوده است. برای یک خارجی، روشی که محصولات مد سفر را از ایده به بازار انجام می دهند، رک و پوست کنده به نظر می رسد. از نظر یک خودی، این پیچیدگی و بی نظمی درست همان روشی است که کار می کند و همیشه کار کرده است.

 

در زیر یک نمای بسیار ساده از زنجیره ارزش یک نام تجاری وجود دارد که در سال 2024 وجود دارد. می‌خواهم شما را به صورت گام به گام، با بافت خود صنعت آشنا کنم.

 

صنعت پویا

 

اولین چالش زنجیره ارزش برند سنتی در پویایی رقابتی ذاتی آن نهفته است. همه برندها بر سر فضای ذهنی و سهم کیف پول رقابت می کنند و با یکدیگر رقابت می کنند تا جایی که اقتصاد واحد برای اکثر بازیکنان به طور کلی ناپایدار شده است.

 

در نگاه اول، به نظر نمی رسد چالشی که هوش مصنوعی بتواند آن را برطرف کند. هر صنعتی که تعدادی بازیگر دارد که سریع‌تر از اندازه بازارش رشد می‌کنند، در معرض آدم‌خواری‌های اقتصادی و رقابت تا پایان از نظر سودآوری قرار دارند.

 

از منظر صرفاً تجاری: با موانع کم (و کاهش) ورود، تعداد برندها در صنعت مد باید به رشد خود ادامه دهند تا زمانی که به تعادل بازاری برسند که در آن هیچ‌کس واقعاً پولی به دست نیاورد، و بازیگران ضعیف‌تر در آن رقابت کنند. بازار

 

الهام گرفتن

 

لایه الهام برای بسیاری از ما یک لایه سرگرم کننده است. اینجا جایی است که شور زندگی می کند. در این لایه، طراحان به این فکر می کنند: چه چیزی باید ایجاد کنم؟ چه پیامی را می خواهم با جهان به اشتراک بگذارم؟ در حالی که این لایه آشکارا از لایه قبلی آگاه است - واقعیت های بازار به طور فزاینده ای دیکته می کند که چه چیزی ساخته می شود - این همان جایی است که جرقه غیرقابل توصیف "خلاقانه" نیز می نشیند. این لایه همچنین مراحل بسیاری را طی می کند، یعنی: تجربه شخصی، ایده و طرح.

 

در اینجا چالش‌ها واضح هستند: عرضه محدودی از ایده‌های عالی وجود دارد، گرفتن اعتبار بی‌طرفانه در بازار بر اساس شایستگی یک ایده دشوار است، و تبدیل ایده‌های عالی به طرح‌های عالی نیازمند مهارت‌های فنی است که همه آن‌ها را ندارند. مهارت‌های فنی مورد نیاز برای تبدیل یک ایده به طرح، تعداد الهام‌هایی را که در نهایت برای توسعه به محصولات جدید در نظر می‌گیریم، چندین مرتبه کاهش می‌دهد.

 

 ایجاد محصول

 

لایه ایجاد محصول مورد علاقه شخصی من است. فنی، درهم و برهم است و نیاز به هماهنگی زیادی با بازیگران خارجی دارد. این لایه با مراحل زیر تعریف می شود: بسته بندی فناوری / طراحی سه بعدی، انتخاب سازنده، تولید نمونه طلایی (اغلب با دفعات تکرار زیاد)، تولید موجودی.

 

چالش‌ها اساساً در این بخش از فرآیند وجود دارند! اما اگر کسی بخواهد مشخص باشد، در اینجا نکات مهمی وجود دارد که اکثر برندها با آن مواجه هستند:

 

شفافیت: پیدا کردن تولیدکنندگان خوب سخت است و حتی سخت تر است که بدانید آیا هزینه عادلانه ای برای کار با آنها می پردازید یا خیر.

موازی سازی: هر برند باید همان کار را انجام دهد. از نظر عملکردی، همان بسته فناوری هزاران بار توسط هزاران برند مختلف طراحی می‌شود و هر کدام چندین بار چرخ را دوباره اختراع می‌کنند.

مهارت ها: بسته بندی فنی و طراحی سه بعدی، تجسم و شبیه سازی به تخصص و همچنین سخت افزار و نرم افزار اختصاصی برای دومی نیاز دارد.

تضمین کیفیت: یافتن شرکای تولیدی خوب پرهزینه است، زیرا از طریق دورهای متعدد نمونه‌برداری، دانستن اینکه چه چیزی را باید جستجو کرد، و غیره به خوبی نیاز دارد.

ریسک مالی: در نهایت، بزرگترین چالش این مرحله، سرمایه در گردش منفی موجود در موجودی ساختمان است، قبل از اینکه بدانید آیا می توانید آن را بفروشید یا خیر. این دلیل اصلی است که چرا بسیاری از برندها می‌میرند یا هرگز نور روز را نمی‌بینند: حدس زدن آنچه بازار می‌خواهد، متعهد شدن به تولید آن در حجم و سپس پیدا کردن عدم فروش آن یک اتفاق بسیار رایج است.

 

لایه 3: تجاری سازی

در نهایت، لایه سوم: کسب فروش.

 

این یکی قبلاً توسط هوش مصنوعی به روشی معنادار از طریق الگوریتم‌های توصیه محصول، هدف‌گذاری تبلیغات بهتر، قیمت‌گذاری پویا و غیره تغییر یافته است.

 

 

این مطلب ادامه دارد

 

INTERLINE

 

 

در مورد آینده مد بیشتر بخوانید :

دنیای متاورس و فصل 2024 ، آینده ای نزدیک تر از رگ گردن به ما

(2024 ) آینده پرینت سه بعدی و طراحی مد از نگاه LabelledBy

تکنولوژی و آینده چگونه بر پارچه ها و طراحی لباس تاثیر گذار می شوند (2022-2023)

نوشته های اخیر

دسته بندی ها

سبد خرید