مجله بنیادی
مدرنیته و هنر مد
ما اکنون در سر یک دوراهی جدید در فرهنگ خود قرار داریم که در آن تعاریف و ایده های قدیمی طراحی مد و لباس دیگر قادر به تعریف اینکه ما چه کسی هستیم و چه چیزی را می خواهیم در مورد خودمان بیان کنیم، نیستند. مدرنیسم برای کسانی که در آغاز و دوران اولیه آن زندگی کرده اند به وضوح تعریف نشده است و به همین ترتیب، کسانی که در حال حاضر زندگی می کنند نمی توانند به طور دقیق مسیر قرن بیست و یکم را پیش بینی کنند. یکی از اجزای آشکار عصر جدید ما این است که زیبایی شناسی و اشیاء طراحی شده" به طور فزاینده ای در بازاریابی همه محصولات، لباس یا موارد دیگر اهمیت یافته است (پوسترل، 2003). ما جامعه ای هستیم که در آن نو و بدیع بسیار مهمتر از کیفیت است. که در آن خرید مقدار زیادی کالای ارزان مهمتر از خرید چند کالای خوش ساخت است (بروسدال، 2007؛ هاولی، 2008). طراحی مد همیشه در تعاریف خود از کیفیت و برتری تا حدودی مبهم بوده است. در داخل جامعه طراحی و همچنین جامعه بزرگتر، طراحی مد اغلب به عنوان یک فرمان دمدمی مزاج که حول کاردستی ساده می چرخد، دیده می شود. با این حال، طراحان مد زیادی وجود دارند که درگیر شیوه های بسیار مفهومی هستند که بیشتر شبیه هنر هستند (گرگ-دوگان، 2006؛ لیپووتسکی، 2006). بازاریابی به عنوان یک استراتژی توسط طراحان مد برای ایجاد موفقیت تجاری کافی استفاده می شود تا به آنها اجازه دهد تا قطعات نظری را که از دیدگاه فکری ایجاد می شوند، تامین کنند (گرگ-دوگان، 2006). شکافی بین آنچه فروخته می شود و آنچه در کت واک ها دیده می شود ایجاد می شود. در حالی که این شیوههای فکری برای پیشرفت طراحی مد مهم هستند، اما در نهایت تنها به عنوان ایدههای نظری هدر میروند و برای نوآوریهای عملی استفاده نمیشوند.
صنعت مد چند میلیارد دلاری منبع مقادیر باورنکردنی زباله و آلودگی و همچنین عاملان شرایط سخت کاری برای جوامع محروم در سراسر جهان است (فلچر، 2008). حجم فزاینده ای از ادبیات متمرکز بر مسائل زیست محیطی در صنعت مد وجود دارد (هافمن، 2007؛ فلچر، 2008؛ هتورن و اولاسویچ، 2008) بدون بحث در مورد چگونگی ایجاد ابزارهای تغییر در برنامه درسی طراحی مد. مؤسسات آموزشی و مربیان باید تغییر برنامه درسی را در نظر بگیرند، تشویق به لقاح متقابل تخصصها و تمرکز بر نوآوریهای طراحی برای تطبیق بهتر تغییرات گسترده در جامعه ما که توسط رسانهها، فناوری، اقتصاد و آگاهی محیطی شکل میگیرد.
صنعت حاضر
صنعت مد کنونی از میزان پوشاکی که سالانه تولید میشود تا تعداد دانشجویان امیدواری که در برنامههای مد ثبتنام میکنند، در وضعیت بسیار زیادی قرار دارد. عشق و رمز و راز صنعت مد با تمرکز بر نمایش های مد، طراح به عنوان افراد مشهور و تمایل به دستکاری بازنمایی خود توسط مصرف کنندگان افزایش یافته است. مازاد لباس و چرخش سریع روندها نتیجه ترکیب فرهنگها و زیباییشناسی جهانیتر است که فرصتهای جدیدی را برای ایجاد یک «ظاهر منحصربهفرد» میگشاید. مصرف کنندگان خود را در یک حلقه مصرف بیش از حد می یابند، هرگز آنچه را که می خواهند پیدا نمی کنند و به خرید آنچه واقعاً مورد نیاز نیستند ادامه می دهند (کاج و گیلمور، 1999; فلچر، 2008). این مازاد تولید اغلب منجر به از دست دادن خردهفروشی میشود، زیرا مصرفکنندگان حاضر نیستند مبالغ زیادی را برای چیزی خرج کنند که این پتانسیل را دارد که به سرعت از مد خارج شود (پین و گیلمور، 1999؛ بروسدال، 2007).
روند مد تبدیل به چرخش سریع سبک و تصویر با هدف به حداکثر رساندن سود شده است. تولیدکنندگان مجبورند در کشورهای توسعه نیافته که اغلب به نابرابری در دستمزد و شرایط کاری متوسل می شوند، گزینه هایی را دنبال کنند (فلچر، 2008؛ اورزادا و مور، 2008). مراکز تولید سنتی در حال تخلیه شدن هستند، مانند منطقه پوشاک در شهر نیویورک و مراکز نساجی در ایالات متحده و ایتالیا به دلیل در دسترس بودن گزینههای ارزانتر که بازار را هجوم آوردهاند، رها شدهاند (گیل، 2008). طراحان خلاق کمتر و کمتر بخشی از فرآیند تولید هستند که متکی به دو بار بازدید در سال از کارخانه توسط یک طراح فنی یا سیستم های کامپیوتری مدیریت طراحی تولید است. هنر و هنر لباس که باعث رضایت می شود اغلب از بین می رود زیرا تولید باید اصلاح شود تا هزینه های کمتر و سهولت مدیریت فراهم شود. نتیجه یک مارپیچ رو به پایین مصرف بیش از حد و در عین حال عدم رضایت از چیزی است که خریداری می شود (پاین و گیلمور، 1999).
این عادات در صنعت پوشاک با ارزش فزاینده ای که مصرف کنندگان برای محصولات سازگار با محیط زیست و شیوه های تجارت منصفانه قائل هستند در تضاد است (لوک، 2008؛ اولاسویچ، 2008). اصطلاحات «آگاهی سبز»، پایداری، و تجارت منصفانه در سراسر جهان غرب تبدیل به واژههای پرمخاطب شدهاند. صنعت مد شروع به تمرکز بر نگرانی های زیست محیطی کرده است. با به اشتراک گذاشتن بهترین شیوه های دیگر رشته های طراحی که قبلاً بسیاری از این مسائل را بررسی کرده اند، طراحی مد می تواند به مسائل اجتماعی و اخلاقی که نگرش مصرف کنندگان را نسبت به کالاها تغییر داده است، رسیدگی کند. طراحان آینده برای دوام اقتصادی و همچنین تقویت احساس شخصی یا نسلی از یک دستور اخلاقی به تسلط در این زمینه ها نیاز خواهند داشت.
یکی از بارزترین نمادهای زباله در صنعت مد، نمایش مد است. روند مجموعههای باند از لباسهای پوشیدنی یا کاربردی دور شده است و بازنماییهای بسیار مفهومی الهامگیری از یک طراح را ارائه میدهد. نمایش های مد بیشتر به عنوان عملکرد عمل می کنند تا نمایش دقیق آنچه به فروشگاه ها و مشتریان ارائه می شود. نمایشهایی که هرگز پس از نمایش مد دیده نمیشوند، اکنون به جای استثنا، عادی هستند (هورین، 2008). رویه رایج این است که مجموعههای لباس از طریق نمایش دوم برای سفارشهای واقعی که در فروشگاهها ظاهر میشوند تطبیق داده میشوند. بنابراین، طراحان مبالغ هنگفتی از پول و نیروی کار را صرف لباس میکنند و محصولاتی را به نمایش میگذارند که هرگز از باند فرود دیده نمیشوند و هیچ فایده دیگری ندارند تا برای لحظهای مردم و مطبوعات را خیره کنند.
اتکای فعلی به نمایش مد مبتنی بر تأکید بر صدور مجوز به عنوان عامل اصلی درآمد برای یک خانه مد است. مصرف کنندگان با خرید مجوزهای ارزان تر مانند عینک، عطر، ملافه یا خطوط پخش مانند CK برای Calvin Klein، DKNY برای Donna Karan، D&G برای Dolce و Gabbana، برندهای سبک زندگی را خریداری می کنند. طراحان سطح بالا همچنین قراردادهای طراحی را با شرکت های بزرگ مد می پذیرند تا به مجموعه های طراحان و نمایش های باند فرودگاه کمک کنند. فهرست نمونه ها به سرعت در حال افزایش است، مانند ورا وانگ برای Kohl's یا Proenza Schouler، جاناتان ساندرز، پاتریک رابینسون، الکساندر مک کوئین و آیزاک میزراحی برای Target یا Stella McCartney، Karl Lagerfeld و Comme des Garcons برای H&M یا Yohji McQue or Yamamoto برای Addidaens. و جیل ساندر برای
پوما. این روند نشانه قوی این است که مصرف کنندگان به دنبال تشخیص نام و تمایل به ویژگی های منحصر به فرد بیشتر در انتخاب لباس خود هستند، اما همچنین نشان می دهد که مجموعه های اصلی آنها چقدر می تواند سودآور باشد.
به دارندگان مجوز برای تأمین مالی مد هنری مبتنی بر مفهوم نیاز است، اما بدون مد هنری، مصرفکنندگان صاحب مجوز نمیتوانند این مدها را بخرند که منجر به چرخهای از مدهای یکبار مصرف در تضاد با پایداری، نگرانیهای زیستمحیطی و اتکای مداوم به نمایشهای مد میشود. همچنین توسط بسیاری از مطبوعات مد احساس می شود که تلاش های طراحی به منظور جلب توجه به بازار انبوه باعث کاهش چشم انداز طراحی اصلی شده است. اگر در مد نوآوری وجود نداشته باشد و صرفاً پوشاندن بدن به لباس تبدیل شود، چگونه از طریق طراحی یک فرهنگ را پیش ببریم؟ ما باید صنعت را از طریق آموزش به سمت بهترین شیوه های کارآمدتر هدایت کنیم تا امکان ادغام طراحی نوآورانه را که نیازهای قرن بیست و یکم را منعکس می کند، فراهم کنیم و در عین حال با توده ها ارتباط برقرار کنیم و به طراح این امکان را می دهیم که "دید ناپذیری" از محصول داشته باشد.
این مجموعههای مد با محوریت مفهومی یا هنری اغلب بهعنوان فشارسنج فضای فرهنگی عمل میکنند و از مزیت عملی به عنوان هویت برند استفاده میکنند. با استفاده از شیوه های بازار هنر، طراحان به دنبال کشف رویکردهای جدید زیبایی شناسی و طراحی هستند. به همان اندازه که این پیگیریها مشروع هستند، تا حد زیادی در سنت اواخر قرن بیستم ساخت لباس باقی میمانند (Gregg-Duggen، 2006؛ Horyn، 2008). شباهت های زیادی بین هنر و مد در سطح طراح در رویکرد و تأثیر آنها بر بازار بزرگتر وجود دارد. مد و هنر مفهومی به طور مداوم بازار بزرگتری را نقد میکنند که به دنبال تضعیف صنعتی است که بخشی از آن است، اما در نهایت توسط جمعیت بازار انبوه سازگار و جذب میشود. بنابراین مد و هنر باید پیوسته خود را بهعنوان وسیلهای برای حفظ یک گفتوگوی خودراهبر از نو بررسی کنند (گرگ-دوگان، 2006؛ لیپووتسکی، 2006).
طراحان مدی که از دنیای هنر وام گرفتهاند و به آنها برچسب «مفهومی» داده میشود، متفاوت از طراح مد «سنتی» به فرآیند فکری طراحی مد میپردازند. طراحان سنتی به فرآیند خلاقانه در یک عمل تجربی تر نزدیک می شوند. مجموعه باید با الهام شروع شود. دارای یک داستان رنگی و پارچه ثابت است که منجر به یک مجموعه قابل فروش بر اساس تفسیر مستقیم یک الهام یا تاریخچه الهام می شود. نمونه ای از چنین تفسیری می تواند خانه دار دهه 1950 باشد. رنگها، نظریههای هنری یا رویدادهای تاریخی که نماد فرهنگ پاپ را احاطه کردهاند. طراحان اغلب نمی توانند توضیح دهند
تأثیر متقابل هنر مدرن و هنر مد: تأثیر و چالشهای رشد
هنر مدرن و هنر مد مدتهاست که رابطهای پویا با یکدیگر دارند، که هر یک در چرخهای مداوم از نوآوری و بیان از دیگری تأثیر میگذارند و از دیگری وام گرفتهاند. این تعامل نه تنها هر دو زمینه را غنی کرده است، بلکه منجر به همکاری های پیشگامانه و ظهور پارادایم های خلاقانه جدید شده است. با این حال، در حالی که ارتباط بین هنر مدرن و هنر مد دارای پتانسیل بسیار زیادی است، چالش هایی وجود دارد که مانع یکپارچگی و رشد کامل آنها می شود.
تأثیر هنر مدرن بر مد
هنر مدرن، با تاکید بر تجربه و انتزاع، منبع الهام برای صنعت مد بوده است. طراحان اغلب از آثار هنرمندان نمادینی مانند پابلو پیکاسو، واسیلی کاندینسکی و پیت موندریان استفاده میکنند و سبکهای آنها را در پوشاک، لوازم جانبی و منسوجات ادغام میکنند. به عنوان مثال، لباسهای موندریان ایو سن لوران از دهه 1960 نمونهای اساسی از این است که چگونه انتزاع هندسی هنر مدرن میتواند یکپارچه به مد تبدیل شود.
جنبش های هنری مانند سوررئالیسم، پاپ آرت و اکسپرسیونیسم نیز آثار پاک نشدنی بر مد بر جای گذاشته اند. تأثیر سوررئالیستی سالوادور دالی را میتوان در طرحهای تخیلی السا شیپارلی مشاهده کرد، در حالی که هنر پاپ اندی وارهول الهامبخش برندهایی مانند Moschino و Versace است. هنر مدرن طیف وسیعی از تم ها و تکنیک ها را در اختیار طراحان مد قرار می دهد که به آنها اجازه می دهد تا مرزهای طراحی لباس سنتی را جابجا کنند.
تأثیر هنر مد بر هنر مدرن
برعکس، هنر مد به طور فزاینده ای به یک موضوع و رسانه در دنیای هنر مدرن تبدیل شده است. لباسهای نمادین، نمایشهای باند فرودگاه و مجموعههای مد لباس بالا اغلب در گالریهای هنری و موزهها نمایش داده میشوند و خطوط بین این دو رشته را محو میکنند. طراحانی مانند الکساندر مک کوئین و ری کاواکوبو مد را به مقام هنر عالی ارتقا داده اند و از مجموعه های خود به عنوان بوم نقاشی برای کشف مضامین عمیقی مانند هویت، سیاست و فرهنگ استفاده می کنند.
علاوه بر این، همکاری بین برندهای مد و هنرمندان معاصر، شکاف بین این دو جهان را بیشتر کرده است. همکاری های لویی ویتون با هنرمندانی مانند Yayoi Kusama و Takashi Murakami نشان می دهد که چگونه مد می تواند به عنوان یک پلت فرم برای ارائه هنر مدرن به مخاطبان گسترده تر عمل کند.
بخشی از مقاله مدرنیته و هنر مد
ادامه دارد
در مورد مدرنیته در صنعت مد بیشتر بخوانید :
تاثیر دوران اسلامی بر هنر و صنعت مد (2024-25)
آخرین روند مد که جوانان چینی را در برگرفته است، در واقع جدید نیست، اما ثابت شده است که سودآور است(2024-25)
شانل - برندی که انقلاب به پا کرد ( 2022)