تصویر:stylemagazines.com.au
مجله بنیادی
روانشناسی مد: چگونه لباس، ذهن و شخصیت ما را شکل میدهد
بررسی ارتباط بین آنچه میپوشیم، ابراز وجود و سلامت روان
مد و استایل: چیزی فراتر از آنچه به نظر میرسد
مد و استایل - دو کلمهای که میتوانند معانی متفاوتی برای افراد مختلف داشته باشند.
آیا میدانستید لباسهایی که میپوشیم بر ذهن ما تأثیر میگذارند و حتی میتوانند بر رفتارهای ما تأثیر بگذارند؟
آنچه میپوشیم نه تنها باعث میشود باهوش به نظر برسیم؛ بلکه میتواند نحوه احساس و عمل ما را نیز شکل دهد. در واقع، مطالعات نشان میدهد که لباس ما میتواند بر افکار ما تأثیر بگذارد، پدیدهای که به عنوان "شناخت لباس" شناخته میشود.
با افزایش آگاهی مصرفکنندگان از تأثیر لباس بر درک خود، بسیاری تلاش میکنند تا ظاهر بیرونی خود را با خود درونیشان مطابقت دهند. اما این هماهنگی بین آنچه میپوشیم و آنچه احساس میکنیم، یک فرآیند قدرتمند و عمیقاً شخصی است که ارتباط بین سلامت روان/سلامت و تصویر ذهنی ما از خود را برجسته میکند.
آیا مد و استایل بر شخصیت ما تأثیر میگذارند؟ به زمانی فکر کنید که برای یک قرار ملاقات یا یک مناسبت خاص لباس پوشیده بودید. یادتان هست که چقدر احساس فوقالعادهای داشتید، کاملاً آماده برای رفتن؟ این فقط یک مثال کوچک از چگونگی تأثیر مد بر احساسات ماست.
دانشمندان از اصطلاح «شناخت لباس» برای توصیف چگونگی تأثیر انتخاب لباس ما بر فرآیندهای ذهنیمان استفاده میکنند. طبق این نظریه، پوشیدن انواع خاصی از لباسها (یا دیدن سبکهای خاص روی لباسهای دیگر) بر افکار و احساسات ما تأثیر میگذارد.
تصویر :pinterest.com
چکمههای رزمی. پیراهنهای هاوایی. تیشرتهای طرحدار که در شلوار جین قرار میگیرند. هیچکدام از اینها بهطور خاص منحصربهفرد یا بیسابقه نیستند، اما برخی از عجیبترین لباسهای من را تشکیل میدهند. لباس پوشیدن و صرف زمان زیاد برای پرو کردن لباسها به نوعی به یک آیین پایه تبدیل شده است و چیزی است که هر روز مشتاقانه منتظر آن هستم. هماهنگی رنگها مرا هیجانزده میکند و سبک شخصی من چیزی است که اغلب با آن بازی میکنم و آن را آزمایش میکنم.
هر چقدر هم که متظاهرانه به نظر برسد، مد بدون شک بخش مهمی از زندگی ماست. بر نحوه درک ما و نحوه رفتار ما تأثیر میگذارد. این وسیلهای برای بازیابی هویت ماست. مد قطعاً نقش مهمی در زندگی من داشته است و تأمل در سفر سبک شخصیام جالب است. وقتی در مدرسه ابتدایی بودم، لباسهایم فوقالعاده رنگارنگ بودند. آنها عمدتاً شامل لباسها و دامنهای طرح گل بودند که روی جوراب شلواریهای طرح روشن قرار میگرفتند. سبک شاد و رنگارنگ من در آن زمان با بزرگتر شدن و مسلماً اضطراب بیشتر، فروکش کرد.
تصویر :pinterest.com
تا همین اواخر، سبک شخصی چیزی نبود که برای آن ارزش قائل باشم یا اولویتبندی کنم. در دوران راهنمایی و بخش زیادی از دبیرستان، یک سویشرت روی شلوار جین تنگ میپوشیدم و آن را با یک جفت کفش کانورس قدیمی تمام میکردم. با نگاهی به گذشته، «سبک» من یا فقدان آن در آن سالهای میانی کودکی-بزرگسالی، نشان دهنده این بود که میخواهم چگونه درک شوم. نمیخواستم مورد توجه قرار بگیرم و از اینکه مرکز توجه هستم - دو نشانه کلاسیک اضطراب اجتماعی - متنفر بودم. از قضاوت شدن میترسیدم و احساس میکردم پوشیدن لباسهای «کسلکننده» و همرنگ شدن با جمعیت کمخواب تنها راه برای کمتر عجیب و غریب کردن وجودم و در نتیجه قابل تحملتر کردن آن است.
اگرچه هنوز اضطراب اجتماعی را تجربه میکنم، اما در دوران راهنمایی و چند سال اول دبیرستان بسیار شدیدتر بود. با این حال، بیعلاقگی من به انتخابهای مد خودم در طول همهگیری تغییر کرد. لباس پوشیدن به وسیلهای برای تثبیت خودم و حفظ سلامت عقلم در بحبوحه شرایط گیجکننده و طاقتفرسا تبدیل شد. من شروع به آزمایش بیشتر در انتخابهای سبک خود و پوشیدن آنچه واقعاً میخواستم بپوشم، صرف نظر از آنچه فکر میکردم دیگران ممکن است بگویند یا فکر کنند، کردم. از این گذشته، کلاسها مجازی بودند و این به من فرصت میداد تا بدون اضطراب پشیمانی از انتخاب لباسهایم در مدرسه، اعتماد به نفس خود را تقویت کنم.
طبق مطالعهای در دانشگاه نورث وسترن، پوشیدن لباسهای خاص تأثیر ملموسی بر روانشناسی و عملکرد فرد دارد. این مفهوم به عنوان "شناخت لباس" شناخته میشود که به معنای نمادین مد و تأثیر آن بر وضعیت روانی ما اشاره دارد. به عنوان مثال، پوشیدن روپوش آزمایشگاهی یا کت بلیزر برای کار میتواند بر اساس ارتباط آنها با هوش، بهرهوری و عملکرد را افزایش دهد. افراد اغلب معنای انتزاعی لباسی را که میپوشند، تجسم میکنند. «شناخت پوشیده» بسته به اینکه با یک ساختار منفی یا مثبت مرتبط باشد، میتواند خوب یا بد باشد. این ممکن است توضیح دهد که چرا پوشیدن شلوار راحتی یا لباس خواب در تمام طول روز در طول همهگیری، به دلیل ارتباط آن با تنبلی یا اوقات فراغت، بر بهرهوری برخی افراد تأثیر گذاشت.
تصویر :pinterest.com
در طرف مقابل این طیف، «ناهماهنگی شناختی» قرار دارد، یک پدیده روانشناختی که در آن عملی که از ارزشها یا باورهای شخصی ما فاصله میگیرد، منجر به تضادی میشود که باعث ناراحتی روانی میشود. برای کاهش ناراحتی، یا خودمان را متقاعد میکنیم که میخواهیم آن عمل را انجام دهیم یا عمل را طوری تغییر میدهیم که با باورهای ما همسو شود. این پدیده روزانه از طریق تغییر لباس افراد یا خالی کردن کمد لباسشان از لباسهایی که با حس خودشان یا حس خودشان که سعی در تجسم آن دارند، همسو نیست، اتفاق میافتد.
رنگهایی که فرد برای پوشیدن انتخاب میکند نیز میتواند بر خلق و خوی فرد تأثیر بگذارد. رنگهای شاد یا روشن به افزایش انرژی فرد کمک میکنند، در حالی که رنگهای تیرهتر تمایل به ایجاد احساسی کم استرس و آرام دارند. برخی از رنگهایی که به طور خاص باعث تقویت خلق و خو میشوند، زرد و آبی هستند. زرد تمایل به ایجاد احساس شادی دارد در حالی که آبی با آرامش همراه است. هر نوع طرح چاپی نیز دارای اثر تقویت خلق و خوی مشابهی است.
مد همچنین روشی است که اغلب نادیده گرفته میشود برای حفظ یا بهبود سلامت روان. میتواند چیزی باشد که هر روز مشتاقانه منتظر آن باشیم و به ما در مبارزه با افسردگی کمک کند. یکی از علائم اصلی افسردگی یا یک دوره افسردگی، مشکل در مراقبت از خود، مانند دوش نگرفتن یا لباس نپوشیدن است. لباس پوشیدن در صبح اغلب جنبهای نادیده گرفته شده از مراقبت از خود است، اما میتواند به مبارزه با گرایشهای افسردگی کمک کند و به نوبه خود به یک تمرین آگاهانه تبدیل شود.
بخش اول از مطلب : روانشناسی مد: چگونه لباس، ذهن و شخصیت ما را شکل میدهد
در مورد استایل بیشتر بخوانید :
چرا استایل اهمیت دارد و چرا باید استایل خوب داشته باشیم . (2025 )
مشاغل مد: راهنمای استایلیست های مد (2025)
چگونه استایل شخصی خود را پیدا کنید: 5 نکته برای تعریف سبک خود(2024-25)