مجله بنیادی
خلاقیت در صنعت مد
خلاقیت یک موضوع بسیار احساسی است خود طراحان مد و مدنمی توانم توافق کنم که چیست، یا، در واقع، اگر وجود دارد می تواند به عنوان یک مقاله اخیر بیش از حد باشد ابراز نظر دو معروف طراحان نشان دادند (وود 2002).
طرح های نامناسب یا کسل کننده به عنوان سرزنش شدند علل اصلی مشکلات مارکس و اسپنسر و لورا اشلی و همینطور است شکایت از عدم فروش در این فصل برای برندهای گروه ویلیام برد Windsmoor، Planet و Precis Petite، جایی که عدم شناسایی روند به عنوان یک موضوع مطرح شد(اندرسون، 2002).
بخشی از مشکل نقش طراح در بسیاری از فروشگاه های خیابانی بریتانیا. طراحان مد به طور فزاینده ای پیدا می کنند توانایی آنها در تشخیص روندها و بودن مشتق از رهبران بازار، به جای نوآوری به بخش کلیدی آنها تبدیل شده است کار (کارتر 2002). در عین حال عدم وجود تشخیص روند مشکلات خود را دارد (مانند ویلیام برد، اندرسون، 2002). به نظر می رسد، بنابراین، مشکل این نیست طراحان در حال شناسایی و تطبیق روند هستند اما که، با کاهش زمان سرب و تمرین تغییر محدوده محصولات هر چند هفته یکبار به جای اینکه هر فصلی توسط اکثریت پذیرفته شود سطوح بازار مد در انگلستان، جدید بودن دیگر رقابتی نیست مزیت در خرده فروشی مد مزیت این است با درک فزاینده به دست می آید تکه تکه شدن بازارهای هدف، اطمینان از اینکه مقدار مناسبی از تازگی/انطباق روی آن است طبقه مغازه تا نترساند یا خسته نشود مشتری (باتلر، 2002). اطلاعات دارد تبدیل به کلید، به خصوص به اشتراک گذاری آن بین تولید کنندگان و خرده فروشان (Kilduff 2002،
هاینز، 2002، برنباوم، 2002). دسترسی به اطلاعات روند برای مصرف کننده مد آسان شده است. این باعث شد یک خرده فروشی مشاور حدس بزند که خرده فروشان نمی توانند دیگر جلوتر از مشتری در از نظر روند اما می تواند طراحی را انجام دهد بخشی جدایی ناپذیر از فرآیند خرید است خطرات و به طراحان اجازه ایجاد روند
و طراحی مناسب (Binns in Carter2002.
پس سوال یکی از نحوه استفاده است طراحان به طور موثر طراحان هستند به طور فزاینده ای مشاهده شده داشتن یک مهم نقش در تعریف نحوه استفاده شرکت ها اطلاعات، اطلاعات تولید چگونه است مستند و ابلاغ شده (لاوسون 1990، فرانسوی 1994، وثوقی 1998). این مفهوم جدیدی نیست اما به نظر می رسد هنوز نیاز دارد به ویژه در صنعت مد خرده فروشان بزرگ خیابانی ساخت بر روی مفهوم زنجیره ارزش پورتر (1985) را دارد اشاره شد که مدیریت طراحی ایجاد می کند ارزش در سه سطح مختلف: مدیریت فعالیت های طراحی، ادغام طراحی در تمام فرآیندهای کسب و کار و ادغام روش های طراحی و تصمیمات به چشم انداز طراحی در ماموریت و استراتژی شرکت (کوپر و مطبوعات 1995، د مازوتا 1998). چرخش در شرکت مد فنلاندی Marimekko Oy’s ثروت زمانی که به طراح داده شد نقش استراتژیک تر (آینامو 1998) مدیریت طراحی استراتژیک را نشان می دهد نیاز به "دانش کامل از فعالیت طراحی ... درک طراحی تفکر از نظر شناختی آن ساختار.
” (بورخا د مازوتا در بروس و Jevnaker 1998ص. 248). این درک ممکن است فرصت هایی برای ادغام ایجاد کند. "تفکر طراحی" و تصمیمات طراحی به استراتژی سازمانی 1 . پس زمینه puccio 11997) ص 12 )دلیل برای مطالعه علمی خلاقیت، از جمله کمک آنها به رهبری موثر و کشف راه های جدید و بهتر برای حل مشکلات، استفاده موثر از انسان منابع و رشد سریع رقابت در تجارت و صنعت مشاهده کرده است که از همه رویکردهای مختلف برای مطالعه خلاقیت، دو مورد از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده اند: (متلین 2002 )
بخشی از مقاله : خلاقیت در مد
نویسنده : پامی سینها
دانشگاه لیدز