مجله بنیادی
بهعنوان فردی که هم بهعنوان مصرفکننده و هم بهعنوان یک بازاریاب به مراقبت از پوست علاقهمند است، این فرصت منحصربهفرد را داشتهام تا بهترین و بدترین چیزی را که صنعت ارائه میدهد تجربه کنم. من شاهد آمدن و رفتن روندهای مراقبت از پوست بودهام، اما مهمتر از آن، دیدهام که برندها چگونه با مشتریان خود ارتباط برقرار میکنند و در کجا کوتاهی میکنند. از برنامههای روزانهام گرفته تا استراتژیهایی که برای برندهای لوکس مراقبت از پوست کمک میکنم، بینشهایی را در مورد اینکه چه چیزی مؤثر است، چه چیزی مفید نیست، و شکافهایی که فکر میکنم مارکهای مراقبت از پوست باید فوراً برطرف کنند تا از بازار جلوتر بمانند، جمعآوری کردهام.
مراقبت از پوست همیشه برای من چیزی بیش از یک روتین بوده است - این یک مراسم است. چه استفاده از یک سرم آبرسان یا استفاده از یک کرم شب غنی، من محصولاتی را از هر گوشه ای از بازار امتحان کرده ام، از محصولات مورد علاقه فرقه مانند La Mer گرفته تا مارک های نوظهور مانند The Ordinary. برخی از برندها واقعاً میدانند که چگونه با مخاطبان خود صحبت کنند، در حالی که به نظر میرسد برخی دیگر علیرغم داشتن ترکیبات و فرمولاسیون قوی، علامت خود را از دست دادهاند.
اما بهعنوان یک مصرفکننده، متوجه ناامیدیهای مکرر خاصی شدهام - فهرستهای پیچیده مواد تشکیلدهنده، طیف وسیع محصولات، و فقدان توصیههای شخصیشده. این من را به دیدگاه من به عنوان یک بازاریاب می رساند.
لنز بازاریاب: جایی که برندهای مراقبت از پوست علامت خود را از دست می دهند
در حالی که بسیاری از برندها در ایجاد محصولات و بسته بندی های زیبا عالی هستند، اغلب جنبه های ضروری تجربه مشتری را چه به صورت آنلاین و چه در فروشگاه نادیده می گیرند. بر اساس کار من با برندهای لوکس مراقبت از پوست، در اینجا شکاف هایی وجود دارد که دیده ام که اگر به درستی مورد توجه قرار گیرد، می تواند برای شرکت های مراقبت از پوست تغییر کند:
1. انتخاب قاطع، فقدان راهنمایی
بسیاری از برندهای مراقبت از پوست بازار را با خطوط تولید گسترده - گاه بیش از حد - پر می کنند. مصرف کنندگان اغلب غرق در انتخاب می شوند و نمی دانند کدام سرم، تونر یا کرم برای نگرانی های منحصر به فرد پوست آنها مناسب است. راه حل؟شخصی سازی. برندها باید راهنمایی مناسبتری ارائه دهند، چه از طریق آزمونهای مبتنی بر هوش مصنوعی در وبسایتهایشان، مشاورههای مجازی مراقبت از پوست، یا مسیرهای محصولی قابل درک که مشتریان را به بهترینها برای نوع پوستشان راهنمایی میکند.
مثال: Elemis (یک مورد دلخواه شخصی) نمونهای عالی از برندی است که محصولات باکیفیت ارائه میکند، اما در ارائه توصیههای شخصیسازی یکپارچه شکاف را کاملاً پر نمیکند.
2. فرصت های از دست رفته در تعامل دیجیتال
برندهای مراقبت از پوست، به ویژه آنهایی که تمرکزشان روی تجمل است، اغلب به شدت به تبلیغات سنتی متکی هستند و فاقد استراتژی های تعامل دیجیتالی نوآورانه هستند. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند TikTok و Instagram به راههای قدرتمندی برای کشف مراقبت از پوست تبدیل شدهاند، اما برندها هنوز به طور کامل از محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) و کمپینهای تأثیرگذار تا آنجا که میتوانستند استفاده نکردهاند. یک کمپین قوی UGC همراه با اینفلوئنسر مارکتینگ میتواند باعث ایجاد هجوم برند معتبر و طولانی مدت شود.
مثال: برندی که این کار را به خوبی انجام می دهد، Glossier است. گلوسیر با تسلط بر تعامل دیجیتال، به ویژه در پلتفرم هایی مانند اینستاگرام و تیک تاک، یک فرقه را ایجاد کرده است. آنها از UGC برای ایجاد یک برند جامعه محور استفاده کرده اند و مشتریان را تشویق می کنند تا تجربیات خود را با محصولات با استفاده از هشتگ های مارک دار به اشتراک بگذارند. استراتژی اینفلوئنسر آنها همچنین بر اعتبار، همکاری با میکرو اینفلوئنسرها و کاربران روزمره برای نمایش نتایج واقعی تمرکز دارد. رویکرد Glossier به UGC و اینفلوئنسر مارکتینگ، آنها را به یکی از معتبرترین برندهای آنلاین مراقبت از پوست تبدیل کرده است. توانایی آنها برای تعامل با مصرف کنندگان در جایی که به طور طبیعی زمان خود را سپری می کنند، همراه با محتوای هدایت شده توسط کاربر، استاندارد بالایی را برای تعامل دیجیتال در صنعت مراقبت از پوست ایجاد کرده است.
3. شفافیت و آموزش مواد تشکیل دهنده
در حالی که تغییر بزرگی به سمت زیبایی و شفافیت پاک صورت گرفته است، بسیاری از برندها در تلاش هستند تا مواد و مزایای خود را به وضوح بیان کنند. از آنجایی که مصرفکنندگان به مواد اولیه ادراک میشوند، خواستار شفافیت بیشتر در مورد محصولاتی هستند که روی پوست خود میگذارند و کاملاً درست است.
راه حل: برندها باید بازاریابی مبتنی بر آموزش را سرمایه گذاری کنند. ویدیوهای توضیحی ساده یا محتوای تعاملی در مورد مواد تشکیل دهنده می تواند کمک زیادی به ایجاد اعتماد کند. این فقط فهرست کردن مواد تشکیل دهنده نیست، بلکه نشان دادن چرایی اهمیت آنها و مهمتر از آن نحوه عملکرد آنها برای نگرانی های مختلف پوست است.
4. تاکید ناکافی بر تجربه کاربر
بهعنوان کسی که عاشق تجربه کاربری وبسایت است، متوجه شدهام که حتی لوکسترین برندهای مراقبت از پوست گاهی اوقات در مورد قابلیت استفاده کوتاهی میکنند. برندی که تعادل بسیار خوبی بین زیبایی شناسی و UX یکپارچه ایجاد کرده است The Ordinary است، به خصوص با ویژگی «Build My Regimen». این ابزار تجربه مرور را برای کاربران بسیار شخصی و آموزشی می کند. ویژگی "Build My Regimen" به مشتریان اجازه می دهد تا نگرانی های پوست، اهداف مورد نظر و عادات مراقبت از پوست فعلی خود را وارد کنند. بر اساس این ورودی، این ابزار یک روال متناسب با استفاده از محصولاتی از محدوده The Ordinary را توصیه می کند. آنچه آن را متمایز می کند، توضیح واضحی است که برای نقش هر محصول در رژیم ارائه شده است، از جمله دستورالعمل هایی در مورد زمان و نحوه اعمال آنها. این سطح از راهنمایی، مراقبت از پوست را برای کاربران ابهام می کند، و باعث می شود آنها در تصمیمات خرید خود احساس اطمینان بیشتری کنند.
فرصت هایی برای برندهای مراقبت از پوست در حال حرکت رو به جلو
همانطور که به سفرم در زمینه مراقبت از پوست هم به صورت شخصی و هم از نظر حرفه ای ادامه می دهم، شاهد فرصت های زیر برای برندها بوده ام تا در بازاری که در حال حاضر و تبدیل شدن به یک بازار رقابتی و شلوغ است، جلوتر بمانند.
استفاده از AR برای آزمایشهای مجازی و تجزیه و تحلیل پوست: واقعیت افزوده (AR) یک فرصت استفاده نشده است که میتواند صنعت مراقبت از پوست را متحول کند. با AR، مشتریان میتوانند محصولاتی مانند سرمها یا فونداسیونها را عملاً «آزمایش» کنند و قبل از خرید ببینند که پوستشان چگونه به نظر میرسد. ابزارهای پیشرفته AR حتی میتوانند تجزیه و تحلیل پوست را در زمان واقعی انجام دهند، نگرانیهایی مانند خشکی، قرمزی یا لکهها را شناسایی کرده و محصولات مناسب را توصیه کنند. این تجربه شخصی و همهجانبه شکاف بین مشاوره در فروشگاه و خرید آنلاین را پر می کند.
تجارت اجتماعی را افزایش دهید: تجارت اجتماعی، ادغام ویژگی های خرید یکپارچه در پلت فرم های رسانه های اجتماعی ضروری است. برندها باید به مصرفکنندگان این امکان را بدهند که مستقیماً از رسانههای اجتماعی با تجارب خرید آسان خرید کنند، در حالی که برای ساخت محتوای جامعه محور به UGC متمایل شوند.
تمرکز بر روی پایداری و رویههای اخلاقی: امروزه مصرفکنندگان به چیزی بیش از اثربخشی یک محصول اهمیت میدهند – آنها به این اهمیت میدهند که از کجا آمده و چگونه ساخته شده است. برندهایی که بستهبندی پایدار، منابع اخلاقی و روشهای سازگار با محیط زیست را دو چندان میکنند، همچنان برجسته خواهند بود.
محتوای جذابتر ایجاد کنید: برندهای مراقبت از پوست، فراتر از تبلیغات صیقلی، باید محتوایی ایجاد کنند که با تجربیات واقعی مصرفکننده طنینانداز شود. از توصیفات قبل و بعد گرفته تا آموزش های تحت تأثیر اینفلوئنسرها، تمرکز باید بر روی اصالت باشد.
نتیجه گیری: عشق به مراقبت از پوست با چشم اندازی برای رشد
من هم به عنوان یک علاقهمند به مراقبت از پوست و هم به عنوان یک بازاریاب، پتانسیل زیادی برای برندها میبینم تا ارتباطات خود را با مصرفکنندگان عمیقتر کنند. با پرداختن به شکافها در شخصیسازی، تعامل دیجیتال و شفافیت، برندهای مراقبت از پوست میتوانند تجربه مشتری خود را افزایش دهند، وفاداری ایجاد کنند و خود را در یک چشمانداز رقابتی فزاینده متمایز کنند. این فقط در مورد محصولات نیست - نحوه تعامل آنها، آموزش و توانمندسازی مصرف کنندگانی است که از آنها استفاده می کنند.
آیا شما یک برند مراقبت از پوست هستید که به دنبال ارتقای تجربه دیجیتالی خود و ارتباط بهتر با مشتریان خود هستید؟ بیایید در مورد اینکه چگونه میتوانیم سفر کاربر شما را بهبود ببخشیم، پیشنهادات شما را شخصیسازی کنیم و تعامل معناداری ایجاد کنیم که منجر به نتایج میشود، بحث کنیم.
در مورد مراقبت پوستی بیشتر بخوانید :
آنچه مصرف کنندگان از محصولات مراقبت پوستی در صال 2023 می خواهند ( 2023 )
چقدر با قارچ ها برای مراقبت از پوست آشنیی دارید ؟ ( 2022)
نکاتی در زمینه سلامتی و مراقبت از بدن ( 2022)