مجله بنیادی
عاشقانه های تاریخی، با تجارت در برند و نمایی از بودوار در پشت پرده ، سرها را برمی گرداند، همانطور که پرادا به ما می گوید و شعار این برند است"خوبی لازم است".
پرادا، برندی مترادف با تفاوتها -شیک بودن ها ، سودمندی و روشنفکری، در این فصل احساس می کرد کمی دوستش دارد. میوچیا پرادا پس از نمایش در پشت صحنه نمایش که در بنیاد پرادا در میلان برگزار شد، گفت: "عاشقانه و خوبی لازم است، به خصوص در چنین زمانی."
اما، پرادا که پرادا است، این رامکام و گل رز قرمز نبود: این عاشقانه با یک عروسک سالم از تاریخ بود. بر اساس یادداشت های یک نمایش ، «گذشته ابزاری است، ابزاری برای یادگیری، که در اینجا برای تلاش برای اختراع چیز جدید استفاده می شود. با این حال، این مجموعه به جای یک بررسی فکری، یک واکنش عاطفی است، به آرمان های زیبایی که هنوز هم طنین انداز هستند.
محیط غیرقابل انکار زیبا بود - یک راهروی پلاستیکی شفاف بازیافتی با فضایی از یک کف جنگلی در زیر، جویبارهای پر از آب و غوغا با آب واقعی، که از زمان نمایش لباس مردانه در ژانویه باقی مانده بود. زمانی که مهمانها، که شامل اما واتسون، تریسی الیس راس و لیلی جیمز بودند، روی صندلیهای خود نشستند و قبل از اینکه مدلها راه بروند، به طرز مؤثری هول شد.از
اما باز همان پرادا بود که بود، روشنفکری هرگز خیلی دور نبود. پرادا میگوید: «تاریخ همه چیز را به ما میآموزد، همه چیز از سیاست گرفته تا مد و هنر، هر چیزی که هستیم از گذشته ما سرچشمه میگیرد». ایده قطعات تاریخ به معنای واقعی کلمه از طریق لباس های تکه تکه ساخته شد، مانند کت و شلوار، که جلوی آن از پشم خیاطی، پشت از ابریشم ساخته شده بود: تجارت در جلو، بودوار در پشت.
راف سیمونز که در سال 2020 به عنوان مدیر خلاق این برند به میوچیا پیوست، گفت: «[مجموعه] همچنین درباره عشق، عشق به مد، عشق به زیبایی بود. : "چرا به احساسات خوب، ملایمت فکر نکنیم، این به بحث بزرگ می رود - فمینیسم."
دامنهای لطیف یک نخ بودند و به گفته سایمونز، «برای ما بسیار مهم بودند، زیرا به جنبه دیگر عشق یعنی خانه، محیط خانه، ملحفهها و ملحفههای رومیزی شما نیز مربوط میشوند».
پرادا گفت: "صمیمیت".
جدای از عشق و تاریخ، این نمایش برای کلاه شخصیتی مورد استفاده قرار گرفت - روسری که چیزی می گوید، فراتر از زیبایی شناسی نادیده گرفته شده کلاه بیسبال - حال و هوایی که اخیراً مورد توجه قرار گرفته است. برخی از آنها به صورت اغراقآمیز و از پرهای رنگارنگ و رافیا ساخته شدهاند، برخی از آنها بافت ژولیدهای مانند یک دسته گل صد تومانی داشتند، برخی دیگر بیشتر شبیه نوعی پودینگ چینهای ظریف به نظر میرسند. همه دارای شخصیت در بیل بودند.
این مجموعه همچنین روشن کرد که عشق فعلی کمان - که در این چند وقت اخیر بر سر، کیف و قلب ها تسخیر شده است - راه به جایی نمی برد. آنها در طیفی از ظاهر ظاهر میشدند – به اندازه کمی در خط کمر بسته شده بودند، به دلیل عملکرد سر تکان میدادند، یا برای تزیین لباسهای بدون هیچ هدف مشخصی به جز تزئین بسیار دوستداشتنی استفاده میشدند. «کلیشههای زنانگی - کمانها، تزیینها، رفلکسها - مورد بازنگری قرار میگیرند و معنای آنها اساساً ارزیابی میشود. چرا اصرار می کنند؟ چرا جذب میکنند؟» نت های نمایش می گویند.
رنگ مشکی یا سرمهای کلاسیک، در لباسهای تکنیکی، کتها و کتهای برش تیز و همچنین در لباسهای ساده و باریک، کم نبود، اما عشق پرادا به ترکیب رنگهای بینظیر نیز بهشدت احساس میشد. صورتی زیبا؛ قرمز گوجهفرنگی با فوشیا، و کرهای زرد با نارنجی Irn-Bru.