مجله بنیادی
هنر انتزاعی چیست؟ راهنمای کامل
هنر انتزاعی هنری است که تصویری دقیق از واقعیت بصری را نشان نمیدهد و در عوض از طریق خطوط، اشکال، رنگها، فرمها و نشانههای ژست ارتباط برقرار میکند. هنرمندان انتزاعی از تکنیکهای مختلفی برای خلق آثار خود استفاده میکنند و ابزارهای سنتی را با ایدههای تجربیتر ترکیب میکنند.
این راهنمای هنر انتزاعی تاریخچه انتزاع، تکامل و وابستگی آن به اکسپرسیونیسم انتزاعی و سوررئالیسم و جدیدترین هنر انتزاعی را پوشش می دهد. اگر به دنبال خرید هنر انتزاعی هستید، اینجا را ببینید.
جکسون پولاک هنر انتزاعی را به عنوان "انرژی و حرکت قابل مشاهده" توصیف کرد. او توضیح داد که چگونه شکل هنری بخشی از روان او را که قبلاً صدایی نداشت آزاد کرد. دیگر از هنرمندان انتظار نمی رفت که آنچه را که در دنیای اطراف خود می دیدند، صادقانه بازنمایی کنند. در عوض، هنر انتزاعی به آنها مجوز ایجاد هنر را با اولویت دادن به غریزه یا ناخودآگاه داد.
هنر انتزاعی از چه زمانی شروع شد؟
منشا هنر انتزاعی موضوع بحث بوده است. واسیلی کاندینسکی را عموماً پیشگام هنر انتزاعی می دانند. او میگوید: «در آن زمان حتی یک نقاش به سبک انتزاعی نقاشی نمیکرد.» اولین نقاشی انتزاعی او که هنر انتزاعی را در معرض دید عموم قرار داد، Komposition V بود که در سال 1911 خلق شد.
با این حال، تصور میشود که یک نقاش سوئدی کمتر شناختهشده، هیلما اف کلینت، پیش از کاندینسکی بوده و اولین نقاشی انتزاعی خود را در سال 1906 در استکهلم - پنج سال قبل از آن، تولید کرد. آثار آینده نگر او برای زمان خود رادیکال بودند، با اشکال بیومورفیک (یادآور طبیعت) و هندسی که پس زمینه های به شدت جسورانه را اشغال می کردند.
در حالی که کاندینسکی در طول زندگی خود یک نقاش موفق بود، رد کردن توجه آف کلینت به این معنی بود که آثار او تا مدت ها بعد شناخته نشد. او نقاشی های خود را تا حد زیادی خصوصی با چند نمایشگاه نگه داشت. متقاعد شد که جهان برای رویای او آماده نیست. او به بستگانش قول داد که نقاشی هایش تا 20 سال پس از مرگش رونمایی نشوند، به این معنی که کار او تا سال 1986 در ابهام نسبی فرو رفت، زمانی که توجه جدی به آنها جلب شد.
نقاشی انتزاعی چگونه تکامل یافته است؟
پس از پیدایش آن در اوایل دهه 1900، هنر انتزاعی با تجربه هنرمندان مختلف با این سبک تکامل یافت. عناصر هندسی پیت موندریان باعث شهرت او به عنوان یکی از پیشگامان هنر انتزاعی قرن بیستم شد. جکسون پولاک به خاطر ریختن یا پاشیدن رنگ بر روی بوم افقی مشهور بود که به او امکان می داد آثار خود را از همه جهات مشاهده و نقاشی کند. سای تومبلی اتوماتیسم سورئالیستی را مجدداً بررسی کرد - کنترل خودآگاه خود را سرکوب کرد و به ضمیر ناخودآگاه اجازه داد تا تأثیر زیادی داشته باشد - تا علائم تب و احساسی خود را ایجاد کند.
هنر انتزاعی امروزه به تکامل خود ادامه می دهد. پرتره های لی الیس از سطح و عمق برای به تصویر کشیدن آشفتگی درونی سوژه هایش استفاده می کنند. آثار باربارا کروپ، رنگشناس، جسورانه با فرم بازی میکنند. نیک مالون مرز بین انتزاع و واقعگرایی را بررسی میکند و چشم را تشویق میکند تا در باستانشناسی نشانهها، کلمات و بافتها سفر کند.