بخش اول مطلب مد در گذر تاریخ (منسوجات و پارچه ها )  (2025)

تصویر :theguardin.com/fashion

 

 

 

 

 

 

 

 

مجله بنیادی 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

مد در چشم‌انداز تاریخی

جیووانا موتا

 

تاریخ مد، که ظاهراً تاریخی در مقیاس کوچک است، در واقع ارتباط نزدیکی با تاریخ اجتماعی، سیاسی و مذهبی هر دوره و هر کشوری دارد. در آغاز بشریت، مردم بدن خود را می‌پوشاندند تا از سرما محافظت کنند یا برعکس، از گرما پناه بگیرند و از مواد مختلفی برای پنهان کردن برهنگی خود استفاده می‌کردند. به زودی، حتی در جوامع ابتدایی، آنها از علائمی برای تمایز خود از یکدیگر استفاده می‌کردند تا وضعیت اجتماعی، جنسی و هویتی خود را به آنها منتقل کنند. از روی اشیای دفن شده که هنوز بقایای لباس‌ها را حفظ کرده‌اند، همراه با اشیاء کم و بیش ارزشمند، می‌توان ساختار اجتماعی تمدن‌های مدفون را رمزگشایی کرد. پس از هزاره‌ها که دوباره ظاهر می‌شوند، می‌توانیم از این اشیاء برای تفسیر اهمیت خاص یک شخص، چه مرد و چه زن، و نقشی که در جامعه خود داشته‌اند - رهبر، کاهن، جنگجو، ملکه یا برده - استفاده کنیم. در نظریه‌های درزمانی تاریخ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و انسان‌شناسی، هر نشانه نشان دهنده‌ی یک تغییر است. هر تغییر، در یک دیدگاه پویا، درک ما از واقعیت را تغییر می‌دهد، اشکال جدیدی به خود می‌گیرد و معانی جدیدی به خود می‌گیرد. بنابراین، هر دوره، از طریق تصاویر خود، از ارزش‌هایی که مردم به آنها اعتقاد داشتند، کدهای رفتاری آنها و نمادهایی که هویت آنها از طریق آنها ساخته شده است، می‌گوید. معنای ذاتی مد، حتی اگر تعریف آن دشوار باشد، می‌تواند در معنای تحت‌اللفظی آن از روش - شیوه، قاعده و هنجار - که هر تغییر دوره‌ای سبک را هدایت می‌کند، تا حدی که حتی - جورج داروین (پسر چارلز) آن را مطالعه کرد و آن را مظهری از تکامل انسان‌ها دانست (اگرچه برای دیگران نشانه‌ی منفی - بیانگر بی‌اهمیت بودن - بود). دگرگونی جامعه را می‌توان به روش‌های مختلفی نشان داد، می‌توان به اشکال سیاسی یا داده‌های اقتصادی نگاه کرد، اما می‌توان آن را از طریق تکامل لباس‌ها نیز دنبال کرد: لباس‌هایی که توسط طبقات حاکم برای تأیید تصویر قدرت خود و توسط طبقات نوظهور برای نشان دادن ... استفاده می‌شدند.

 

 

 

تصویر :pinterest.com

 

 

 

بُعد روانشناختی جدیدی که برداشت‌های جدیدی از دیگری را القا می‌کرد و متفکران و هنرمندان را تشویق می‌کرد تا به لباس و معنای آن علاقه‌مند شوند. این زبانی جدید بود که از رنسانس زاده شد و هدف آن ارائه آموزه‌های سیاسی و اندیشه علمی جدید و بُعد جدید جامعه‌ای بود که در یک بافت شهری - شهر ایده‌آل - در تضاد با بافت کشاورزی قبلی که در آن توزیع اموال نشان‌دهنده تفاوت‌ها و سلسله مراتب اقتصادی قدیمی بود، توسعه می‌یافت. شهر جدید خود را در معماری، هنر و زیبایی‌شناسی مدل‌ها بیان می‌کرد؛ این شهر زمینه را برای سوژه‌های سیاسی جدید، "کارآفرینان"، طبقات بازرگانان و بانکداران و دسته‌های اجتماعی که انتخاب لباس برای آنها از اهمیت بالایی برخوردار بود، فراهم کرد.

 

زندگی مادی تنها بعدها مورد توجه مورخان قرار گرفت و تنها زمانی ارزش علمی پیدا کرد که توجه به تاریخ اجتماعی و اقتصادی و فرهنگ مادی معطوف شد، که افق‌های تحقیقاتی جدیدی را گشود. اسناد رسمی، عقود ازدواج، مهریه‌ها، وصیت‌نامه‌ها و فهرست اموال از انواع مختلف، همگی منجر به تحقیقات جدید شده و پیشنهادهای جدیدی ارائه داده‌اند. توصیفات بسیار تحلیلی که این آثار باستانی گزارش می‌دهند، شیوه‌های بسیار متفاوتی از زندگی - بین طبقات حاکم و مردم عادی - را نشان می‌دهند و مناسبت‌های مهم ازدواج و مرگ، به خوبی شکاف بین طبقاتی را که لباس‌ها برجسته می‌کردند، نشان می‌دهند و واقعیت‌های متنوعی را در رابطه با دسته‌های اجتماعی و آداب و رسوم محلی نشان می‌دهند. برای خانواده‌های مهم، این فقط تأیید جایگاه اقتصادی آنها نبود، بلکه نشان دادن توجه بیش از حد آنها به اشیاء ارزشمند و/یا غیرمعمول نیز بود، همانطور که منابع اولیه‌ای که تمام جزئیات لباس‌ها را در مورد منشأ یا نادر بودن آنها ارائه می‌دهند، به آن گواهی می‌دهند. در قراردادهای ازدواج (و همچنین در دفاتر ثبت فوت)، شرح دقیق کالاها، لزوم ارائه بهترین ضمانت به طرفین قرارداد، به ویژه در صورت فوت زن - و استرداد قانونی جهیزیه - را برجسته می‌کرد که اغلب منجر به خصومت‌های چند دهه‌ای می‌شد.

 

علاوه بر پارچه کتانی برای خانه و رختخواب، به لباس‌ها نیز توجه می‌شد که اغلب با گلدوزی‌های طلایی و نقره‌ای و پیراهن‌هایی با اشکال و رنگ‌های مختلف تزئین شده بودند. از این، یک مدل واقعی و مناسب از زندگی پدیدار می‌شود که نه تنها نیازهای روزمره (مانند لباس‌های عموماً ساده) را نشان می‌دهد، بلکه بیش از همه، تعهدات اجتماعی فرد را در رویدادهای عمومی که در طی آن از افراد در صدر سلسله مراتب اجتماعی انتظار می‌رفت خود را به دیگران نشان دهند، نشان می‌دهد. به این ترتیب، در رسمی‌ترین جهیزیه‌ها، فهرست لباس‌های جشن‌ها و رویدادها در چندین صفحه با توصیف دقیق کلاه، کت، کلاه، کیف، دستکش و شانه - دست‌باف، آستردار و تزیین‌شده، با حاشیه، تصاویر، حروف اول اسم و نشان - ادامه می‌یابد. لباس‌های فاخر برای طبقات بالا برای فعالیت‌های اجتماعی ضروری بودند. ابریشم و پشم ارزشمند، پارچه کتانی از هلند و پارچه‌های وال با ریشه‌های مختلف و در رنگ‌های مختلف - با دقت بسیار زیاد برشمرده و توصیف شده‌اند (Motta 2013) و جایگاه یک همسر مهم - برای خانواده‌اش یا برای خانواده همسر - را برجسته می‌کنند.

 

 

 

 

تصویر :pinterest.com

 

 

 

 

 

 

 

منسوجات و رنگ‌ها

 

تجارت بین‌المللی، که از قرن شانزدهم آغاز شد، کالاهای نفیس و کمیابی را فراهم می‌کرد که می‌توانست سخت‌گیرترین مصرف‌کنندگان را راضی کند. در طول رنسانس، برخی کشورها به عنوان رهبران تولید ظهور کردند و توانستند محصولات باکیفیتی را در سطح بین‌المللی ارائه دهند و مبادلات بین بازارهای مختلف و در فواصل دور را غنی‌تر کنند. اقتصاد جهانی دسته‌های جدیدی از مصرف‌کنندگان را ایجاد کرد که به لطف بهبود کلی شرایط زندگی، تولید را تحریک کردند و آن را به بخش‌های متنوعی تقسیم کردند - از پارچه‌های نفیس که در بازارهای آنتورپ و ساوت‌همپتون مبادله می‌شدند تا انواع منسوجاتی که بازارهای محلی را پر می‌کردند. از قرن شانزدهم به بعد، تنوع زیادی از لباس‌ها بین فلاندرز و مدیترانه وجود داشت. تمایز زیادی بین کالاها بر اساس کشور و منطقه وجود داشت: پارچه‌های کاتالان، توسکانی، انگلیسی و فلاندری؛ ساتن و دمشقی از ونیز؛ مخمل از جنوا؛ وال از آرتزو و مسینا؛ و پارچه کتانی از هلند و برابانت، تنها چند نمونه از این کالاها هستند. در هر شهری، بازرگانان انواع کالاها و لباس‌ها، از جمله پیراهن، کلاه، دمپایی، جوراب، کمربند، کلاه خود، کلاه لبه‌دار، شال گردن برای دور کمر و نگه داشتن سکه، و خز از شمال اروپا (از گرگ، روباه، سمور، سمور، قاقم) را می‌آوردند. در بازارهای دوران مدرن، انواع مختلف پارچه، از جمله پارچه کتانی، ابریشم و پنبه، برای عموم مردم با امکانات اقتصادی محدود که هنوز هم مایل به تقلید از طبقات حاکم گذشته تا حد امکان بودند، در گردش بود، که همه اینها بر گسترش مد و گذار از مصرف فردی به جمعی تأثیر گذاشت.

 

فدریگو ملیس، بر اساس اسناد آرشیو داتینی پراتو، کل چرخه تولید پشم را از ... بازسازی کرده است.

 

خرید پشم - قبل از برش - تا پارچه نهایی، عبور از آن

هر فاز کاری سیستم نمایندگی های تجاری-بانکی:

 

بخش وسیعی از تاریخ اقتصادی که به بررسی خاستگاه‌های منسوجات می‌پردازد، در اینجا آغاز می‌شود، به‌ویژه با اشاره به دوره‌هایی که در آن‌ها تولید پارچه مرحله مهمی در توسعه تولید را تشکیل می‌داد و در گذار از قرون وسطی به دوره مدرن با معرفی «ماشین‌آلات» جدید، «صنعتی» شد. پشم و ابریشم در بسیاری از شهرهای شمال ایتالیا و شمال اروپا، جایی که بذر این سرمایه‌داری جدید (نمونه اولیه سرمایه‌داری) رشد کرد و از آن در قرن‌های بعد، انقلاب صنعتی آغاز شد، فراگیر شد. در شبه‌جزیره ایتالیا، مناطقی از شمال که شاهد توسعه تولید بودند، توسکانی بودند - که پیش از قرون وسطی لباس‌ها در فلورانس، لوکا و پراتو تولید می‌شدند - جمهوری ونیز و جنوا. در اروپا، انگلستان و فلاندرز اولین کشورهایی بودند که «کارخانه‌هایی» با دستگاه‌های بافندگی مکانیکی راه‌اندازی کردند و ماشین‌آلات پیشرفته‌تری را که بعداً به وجود آمدند، جایگزین کردند. فرآیند تولید از مجموعه‌ای از مراحل لازم برای ایجاد محصول نهایی عبور می‌کرد و هرچه این مراحل جدی‌تر و کارآمدتر بودند، محصول نهایی بهتر بود. پارچه‌های پشمی نقطه پایانی یک فرآیند طولانی و پیچیده کار را تشکیل می‌دادند که در آن هر مرحله برای دستیابی به مواد نهایی با کیفیت بالا ضروری بود. به همین دلیل، هر شهر (یا ایالت) مقررات خاصی داشت که جنبه‌های فنی مراحل کار را پوشش می‌داد و بر آنها کنترل‌های فزاینده‌ای اعمال می‌شد. کارگران بر اساس مهارت‌هایشان تقسیم می‌شدند و به اصنافی تعلق داشتند که به طور سختگیرانه‌ای بین «هنر بزرگ» و «هنر کوچک» تقسیم می‌شدند. این کارگران شامل بافندگان، ابریشم‌بافان، خیاطان، سازندگان کلاه و جوراب، گلدوزی‌کنندگان و به طور خلاصه، تعداد بی‌شماری از صنعتگران بودند که شامل هر بخش از تولید و فروش منسوجات و لباس می‌شدند. سیستم صنفی در کشورهای مختلف اروپا به یک شکل و همزمان توسعه نیافت، بلکه از اولین تأسیس اصناف تجاری، این سیستم به سایر بخش‌ها گسترش یافت و کنترل و قدرت سیاسی را به دست گرفت. وظیفه اصلی اصناف، حفاظت از کیفیت محصولات از طریق نظارت بر مواد اولیه و تکنیک‌های تولید و همچنین از طریق انحصار بر این حرفه بود. مقامات ذیصلاح مقررات و مالیات‌های دقیقی را بر فرآیند تولید وضع می‌کردند که روز به روز سنگین‌تر می‌شد و برای فرار از این وضعیت، فلاندرز برای اولین بار در قرن شانزدهم، چیزی را که امروزه محلی‌زدایی نامیده می‌شود، «اختراع» کرد، یعنی انتقال تولید از شهرها - که قوانین سختگیرانه‌تری بر تولید اعمال می‌کردند - به شهرهای کوچک‌تر واقع در مناطق روستایی که کنترل کمتری وجود داشت. این نمونه‌ای بود که به زودی توسط دیگران دنبال شد و با معرفی پارچه‌های کم‌ارزش‌تر به سیستم که عمدتاً توسط مصرف‌کنندگان محلی خریداری می‌شدند، تعداد محصولات را افزایش داد.

 

 

 

 

 

 

بخش اول مطلب مد در گذر تاریخ (منسوجات و پارچه ها ) 

 

 

 

 

 

 

در مورد تاریخچه مد بیشتر بخوانید :

تاریخچه مد و اهمیت دانستن تاریخچه مد تا چه اندازه مهمه ؟ (2024-25

تاریخچه مد و تحولات صنعت مد در طول دهه ها (2025)

لباس و تاریخچه مد اسلامی ( 2023 )

 

 

 

 

 

 

نوشته های اخیر

دسته بندی ها

سبد خرید