کتاب دایره المعارف لباس و مد  (2025 )

تصویر : voguemagazine.com

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مجله بنیادی 

 

 

 

 

 

 

 

کتاب دایره المعارف لباس و مد 

 

مدهای زودگذر امروز اینجا، فردا از بین می‌روند. تشخیص یک مد زودگذر تا زمانی که از بین نرفته باشد، دشوار است. چرخه‌های مد، به طور کلی، از نظر سرعت متفاوت هستند؛ مدها آن دسته از چرخه‌های مد خاص هستند که "ما را غافلگیر می‌کنند، اما خیلی سریع نیز محو می‌شوند" (ون جینکن، ص 161). اصطلاح "مد" به "هنجارهای قوی" اشاره دارد (کرین، ص 1)، و اگرچه این معیار ممکن است در مورد مدهای زودگذر نیز صدق کند، این هنجارها مدت زمان کوتاه‌تری دارند و در جمعیت محدودتری قرار دارند. فرد دیویس تا آنجا پیش می‌رود که می‌گوید خود مد "به نحوی در اولین نگاه، باعث وحشت، جذابیت و رنجش می‌شود" اما در نهایت "حساسیت‌های برخی از عموم مردم که از نظر فرهنگی غالب هستند، یعنی در آمریکا به اصطلاح توده متوسط ​​را درگیر می‌کند" (ص 15). به طور ضمنی، یک مد زودگذر نشان دهنده یک واگرایی موقت و محدود از مسیر کلی‌تر مدگرایی است. "به اصطلاح توده متوسط" ممکن است هرگز آن را تأیید نکند. بررسی کتاب‌های دانشگاهی در حوزه مطالعات مد در دهه گذشته نشان می‌دهد که اصطلاح «مد زودگذر» ممکن است از مد افتاده باشد. حتی کتاب «تبلیغات، مدهای زودگذر و فرهنگ مصرف‌کننده» نوشته آرتور برگر نیز اشاره کمی به مدهای زودگذر دارد. با این حال، رسانه‌های محبوب فهرست‌هایی از «آنچه داغ است» در مقابل «آنچه نیست» ارائه می‌دهند. چرا به این‌ها مد زودگذر نمی‌گویند؟ شاید پیوند زمانی-مکانی مرتبط با چرخه‌های مد معاصر مورد بحث باشد:

 

عواملی مانند اقتصاد جهانی، تغییرات سریع فناوری و نفوذ رسانه‌ها، «مد سریع» (یا تولید سریع به بازار) و یک سیستم مد که کالاهای برنددار را با تنوع سبکی در بین مصرف‌کنندگان ترکیب می‌کند، بر سرعت و دامنه «آنچه داغ است» تأثیر می‌گذارند. با این وجود، می‌توان برای تفسیر مفهوم مد زودگذر به دلیل اهمیت تاریخی، اکتشافی و تحلیلی آن، استدلالی ارائه داد. مسائل مربوط به زمان، هویت، جزئیات سبکی، بیان و احساسات، همگی در زندگی معاصر، صرف نظر از آنچه ما پدیده مورد نظر می‌نامیم، نقش دارند. از نظر تاریخی، این اصطلاح برای توصیف رفتار جمعی استفاده شده است که ممکن است از یک لباس یا یک اکسسوری (یا نحوه پوشیدن آن) تا مدل مو یا روش دیگری برای آرایش باشد. یا ممکن است اسباب‌بازی‌ها یا ابزارها یا حتی فعالیت‌ها یا شیوه‌هایی را توصیف کند که نیازی به خرید مصرف‌کننده ندارند. مدهای زودگذر معمولاً: (1) کیفیتی کاملاً جدید یا انقلابی دارند که آنها را از مد فعلی متمایز می‌کند؛  کوتاه‌مدت هستند، با رشد سریع محبوبیت و زوال؛ (3) فقط در گروه‌ها یا خرده فرهنگ‌های کوچک پذیرفته می‌شوند و در آنها به شدت محبوب هستند؛ 

 

 اغلب «غیرضروری»، «عمدتاً برای سرگرمی» یا «یک هوس زودگذر». به نظر می‌رسد مفهوم «مد» تقریباً به همان اندازه که به زمان مربوط می‌شود، به فرد شرکت‌کننده نیز مربوط است. طبق فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد، این اصطلاح با مفهوم قدیمی‌تر «fidfad» (مخفف fiddle-faddle) مرتبط است. یک «fidfad» که قدمت آن به سال 1754 برمی‌گردد، شخصی بود که «به چیزهای بی‌اهمیت توجه وسواس‌گونه» می‌کرد. در اواسط قرن نوزدهم، اصطلاحات «مد» و «مد روز» برای اشاره به الگوهای رفتاری یا افراد سطحی یا غیرقابل پیش‌بینی استفاده می‌شد. جالب است بدانید که فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد از زمان ویرایش 1989 خود، مد جدیدی برای این مفهوم اضافه نکرده است. با این حال، مفاهیم مرتبطی را ایجاد کرده است که شایسته توجه دقیق هستند: یعنی «مد روز» و «قربانی مد». «مد روز بودن» به معنای «مد روز بودن» و «به روز بودن» است. همچنین به معنای پیروی از آخرین روند ("گاهی اوقات با تحقیر") است. از اوایل دهه 1960، "مد روز" و "مد روز بودن" شروع به جایگزینی مفهوم مد زودگذر از نظر زبانی کردند. تا دهه 1980، مفهوم مد روز در گفتار روزمره کاملاً جا افتاده بود.

 

معنای ضمنی سطحی بودن یا تمرکز محدود همچنان ادامه داشت. این اصطلاح هنوز افرادی را که در مسائل بزرگتر و "جریان اصلی" روز غوطه‌ور هستند، توصیف نمی‌کند. مفهوم روند که به قرن‌های هجدهم و نوزدهم برمی‌گردد، به معنای واگرایی از جریان اصلی بود - در ابتدا در زمینه مظاهر فیزیکی یا زمین‌شناسی (به عنوان مثال، نهرها، جریان‌ها یا دره‌ها). تا دهه 1960، ایده تحلیل روند در زمینه اجتماعی نیز رواج یافته بود. ایده مد زودگذر به "روند" تبدیل می‌شد. گذشته از مسائل مربوط به سرعت فزاینده، اشباع رسانه‌ای، و هویت‌ها و نیات، این سوال مطرح است که چه کسی و چگونه از مدها یا روندها سود می‌برد. بر این اساس، مارکس و مک‌آدام تمایز تحلیلی بین مدهای «خودجوش» و «تحت حمایت» قائل شدند. مورد اول بدون دخالت (حداقل در ابتدا) یک کارآفرین یا کسب‌وکار ظاهر و گسترش می‌یابد. معمولاً یک مد خودجوش را می‌توان بدون تعهد مالی گسترده دنبال کرد؛ این مد معمولاً ماهیت رفتاری دارد.

 

مثال‌ها ممکن است شامل بلعیدن ماهی قرمز در دهه 1920 یا «استریکینگ» (لخت دویدن) در دهه 1970 باشد. هر دوی این مدها به سرعت به عنوان روند در دانشگاه‌ها گسترش یافته و از بین رفتند.

در مقابل، یک مد تحت حمایت تمایل دارد آگاهانه تبلیغ شود. این احتمالاً زمانی که به موارد زیر اعمال می‌شود، واضح‌تر است.

 

اسباب‌بازی‌ها یا ابزارها (برای مثال، مد «سنگ حیوانات خانگی» اواسط دهه ۱۹۷۰ یا تب پوگ اوایل دهه ۱۹۹۰).

 

اگرچه ممکن است دلایل اکتشافی برای تمایز قائل شدن بین خودجوش بودن و حمایت مالی در مدها وجود داشته باشد (همانطور که ممکن است دلایل مشابهی برای تمایز مدها از مدها وجود داشته باشد)، این دو اغلب به طور جدایی‌ناپذیری در هم تنیده می‌شوند، به خصوص در فرهنگ مصرفی کالایی، برندسازی شده و سلبریتی محور. اولاً، تعیین پیشاپیش اینکه چه چیزی دوام خواهد آورد دشوار است. ثانیاً، به نظر می‌رسد اکثر مدها یا روندها به نوعی شامل یک کالا هستند، حتی (شاید به ویژه) اگر تا حدودی مقرون به صرفه باشند. ثالثاً، آنچه که ممکن است به عنوان یک مد خودجوش شروع شود (به عنوان مثال، استفاده از موادی که فرد برای تغییر ظاهر خود در دست دارد) می‌تواند به سرعت به صورت تجاری تصاحب شود.

پدیده‌ی تشخیص‌دهندگان مد، یا بعداً «شکارچیان جذاب»، در اواخر قرن بیستم رواج یافت. ظاهراً، برخی از تحلیلگران توانستند روندها را شناسایی یا شکار کنند تا به نوعی از آنها بهره‌برداری کنند.

 

به ویژه، سبک خرده فرهنگی پذیرای چنین تصرفی است.

 

در اواسط دهه 1970، جوانان طبقه کارگر بریتانیا سنجاق قفلی را به عنوان لوازم جانبی، استفاده از وازلین برای سیخ کردن موهایشان و روش‌هایی برای پاره کردن لباس‌هایشان آزمایش کردند. این ظاهرها به زودی توسط طراحان مد برتر و صنایع پوشاک و زیبایی تصاحب شدند. به طور مشابه، سبک‌های هیپ هاپ جوانان مرکز شهر (اغلب آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار) در ایالات متحده در اواخر دهه 1970 حتی در حومه‌های جمعیت جوانان سفیدپوست طبقه متوسط ​​​​نیز به جریان اصلی تبدیل شد. هر دوی این مثال‌ها توسط بخش‌های محدودی از جامعه ابداع شدند و سپس به جریان اصلی تبدیل شدند. اما عامل زمان کاملاً با تعریف کلاسیک یک مد زودگذر مطابقت ندارد. برای مثال، روند «شل شدن» مرتبط با سبک شلوار مردانه هیپ‌هاپ هنوز هم روشی است که برخی از مردان جوان با پیشینه‌های قومی مختلف در زمان نگارش این متن به پوشیدن شلوار خود ادامه می‌دهند. در حالی که برخی از بزرگسالان ممکن است این ظاهر را به عنوان یک مد زودگذر توصیف کنند، افراد جوان‌تر ممکن است آن را به سادگی به عنوان یک مد ماندگارتر که با برخی از افراد و گروه‌های سنی آنها طنین‌انداز می‌شود، توصیف کنند. مفهوم تقریباً ۲۵۰ ساله fidfad به ما یادآوری می‌کند که یک مد زودگذر احتمالاً در چشم بیننده است. به عنوان مثال، چه زمانی تمایل به مد روز بودن (یا زودگذر بودن) با تمایل به قربانی مد شدن ادغام می‌شود؟ جای تعجب نیست که مفهوم قربانی مد معمولاً به شیوه‌ای کوچک یا تحقیرآمیز استفاده می‌شود.


پیامد این است که یک قربانی مد مستعد تغییر است، بدون اینکه (مانند یک متخصص) به معنای آن تغییر فکر «جدی» کند. کتاب «قربانی مد» نوشته میشل لی در سال ۲۰۰۳، تلویحاً بیان می‌کند که قربانی مد مفهومی فراگیر است - نه مفهومی که به گروه‌های خاص و محدودی از جمعیت محدود شود:

«قربانی مد در اطراف ما وجود دارد. آن دختر هالیوودی که شخصاً توسط دوناتلا ورساچه لباس می‌پوشد، به اندازه آن دختر فروشنده شهر کوچکی که از هر مد زودگذری در فروشگاه محلی جی‌سی پنی خود استفاده می‌کند، قربانی مد است» (صفحه ۱۱).

 

او در ادامه می‌گوید که قربانی مد «هر کسی است که تا به حال به عکس‌های قدیمی نگاه کرده و خجالت کشیده است» (صفحه ۱۲).

 

فریب ویولن. مفهوم مد زودگذر ناامیدکننده است و تمایز آن از مد به طور کلی دشوار است. مسائلی مانند زمان، هویت، سرگرمی، کالایی شدن، تصاحب، نگاه به گذشته و حرکت به جلو، همگی به مفهوم مد زودگذر مربوط می‌شوند، همانطور که از نظر تاریخی و تحلیلی مورد استفاده قرار گرفته است.

هیچ یک از این مسائل بدون ابهامات خاص خود نیست. با این حال، مدهای زودگذر، با هر نام یا مدت زمانی، احتمالاً بخشی از نحوه زندگی و تغییر ما باقی خواهند ماند.

 

لباس‌های فانتزی برگزاری جشن‌ها با پوشیدن ماسک و لباس‌های مبدل قرن‌ها در اروپا مرسوم بوده است. بالماسکه قرن هجدهم، که پیشگام مهمانی‌ها و جشن‌های لباس‌های فانتزی قرن‌های نوزدهم و بیستم بود، ریشه در کارناوال ونیزی قبل از ایام روزه‌داری دارد که در قرن هفدهم توسعه یافت. این یک رویداد عمومی و روباز بود که در آن همه طبقات در رقص، جشن و شوخی‌های عملی شرکت می‌کردند. شرکت‌کنندگان در این مراسم ماسک و لباس‌های تزئینی فانتزی یا شنل‌های تیره و کاملاً پوشاننده به نام دومینو می‌پوشیدند تا از عشوه‌گری و دسیسه‌چینی ناشناس لذت ببرند. بالماسکه یا نقاب زدن، در سال ۱۷۱۰ به عنوان یک سرگرمی عمومی در لندن معرفی شد که ابتدا در تئاترها و از دهه ۱۷۳۰ در باغ‌های تفریحی عمومی در رانلا و واکسهال برگزار می‌شد. در سال ۱۷۷۲، پانتئون در خیابان آکسفورد ساخته شد تا یک مکان سرپوشیده زمستانی فراهم کند. بسیاری از بالماسکه‌بازان روی لباس شب مد روز ماسک می‌زدند و دومینو می‌پوشیدند، اما برخی دیگر لباس‌های بسیار متنوعی را انتخاب می‌کردند.

 

لباس شخصیت‌های کمدیا دلارته - هارلکین، کلمباین، پانچینلو و پانتالون - محبوب بود، همانطور که لباس‌های راهبه‌ها و راهبان (که با نیت خرابکارانه پوشیده می‌شدند) و لباس‌های کمیک اسکاتلندی، ملوانان و وحشی‌ها نیز محبوب بودند.

لباس ترکی برای مردان و زنان، که به دلیل عجیب و غریب بودنش مورد تحسین قرار می‌گرفت، - اغلب در بالماسکه‌ها ظاهر می‌شد و عناصری از تورکری در لباس‌های مد روز به کار گرفته می‌شد.

 

احتمالاً بیشتر لباس‌ها اجاره‌ای بودند، زیرا تبلیغات نشان می‌دهد که چندین "انبار لباس" لندن در این تجارت مشغول بوده‌اند.

 

رمانتیسیسم
بالماسکه که از نظر اخلاقی مشکوک بود، تا سال ۱۸۲۰ از مد افتاد، اما عشق جامعه اروپایی به لباس‌های فانتزی ادامه یافت. برای هماهنگی با حال و هوای جدیدِ آداب و رسوم، جشن‌های مجلل مد شد که یا در خانه‌های خصوصی یا به عنوان رویدادهای بزرگ جمع‌آوری کمک‌های مالی مدنی برگزار می‌شدند. ماسک‌ها ناپدید شدند و لباس‌ها بر اساس شخصیت‌های تاریخی (بسیاری از نمایشنامه‌های شکسپیر یا رمان‌های سر والتر اسکات)، لباس‌های ترکی و یونانی الهام گرفته از اشعار بایرون یا لباس‌های دهقانی اسپانیا، ایتالیا و سوئیس ساخته شدند. تحسین‌شده‌ترین قهرمان رمانتیک، مری، ملکه اسکاتلند بود که داستانش ترکیبی از زیبایی افسانه‌ای، عشق محکوم به فنا و مرگی غم‌انگیز بود. محبوبیت او باعث شد که کلاه «ماری استوارت» در دهه ۱۸۳۰ وارد مد روز شود.

 

گزارش‌های مفصلی از مهمانی‌های بزرگ مدنی با فهرستی از لباس‌های پوشیده شده در مطبوعات منتشر می‌شد. بسیاری از زنان «لباس‌های فانتزی» می‌پوشیدند، به معنی لباس شب شیک با تزئینات فانتزی، به ویژه پر. خیاطان محلی یا حتی خودِ شرکت‌کننده در مهمانی، این لباس‌ها را می‌دوختند. نشریات زنانه، به ویژه «دنیای مد» (اولین انتشار در سال ۱۸۲۸)، شامل صفحاتی از لباس‌های تاریخی یا خارجی برای الهام گرفتن بودند. برای لباس‌های پر زرق و برق‌تر و برای لباس‌های مردانه، شرکت‌های متخصص در ساخت و اجاره لباس‌های فانتزی، تبلیغات گسترده‌ای انجام می‌دادند. شرکت‌های لندنی (از جمله «ناتان»، که هنوز در اوایل دهه ۲۰۰۰ وجود داشت)، مکان‌های موقت را در شهرهای ایالتی که قرار بود مهمانی در آنها برگزار شود، اجاره می‌کردند.

 

 

 

 

 

 

بخشی از کتاب دایره المعارف لباس و مد 

 

 

 

 

در مورد پارچه ها بیشتر بخوانید : 

تولید پارچه در ایران (2025)

کاوش در مناطق مختلف تولید پارچه در ژاپن (2025)

28 نوع پارچه و کاربرد آنها (2025)

 

 

 

 

 

نوشته های اخیر

دسته بندی ها

سبد خرید